اختلال شخصیت مرزی چیست؟
آشنایی با اختلال شخصیت مرزی
میدانید اختلال شخصیت مرزی چیست؟ راستی دقت کردهاید تازگیها چقدر اسم اختلالهای روانی را در مکالمههایمان بهکار میبریم؟ دقیقهبهدقیقه از «افسرده» شدن و «بیش فعالی» و «وسواسی» شدن و چنین چیزهایی حرف میزنیم، اسم خودمان را میگذاریم «پارانوئید» و «فوبی» هایمان را برای بقیه فهرست میکنیم.
آن زمان که روانشناسها تصمیم گرفتند نقشهی بزرگ «افزایش دانش عمومی درمورد مشکلات روانی» را اجرا کنند، هیچکس حتی نمیدانست «افسردگی» یعنی چه. عوضش تا معلوم میشد کسی مشکل روانی دارد، همه مینشستند به غیبتکردن پشت سر فرد: «بیچاره، زده به سرش»، «پاک خل شده» و «زنش اونقدر درِ گوشش خوند که روانی شد». آن نقشهی بزرگ، موفقیتآمیز از آب درآمد، اما آن چیزی که روانشناسها بههیچوجه انتظارش را نداشتند، این بود که اسم اختلالها تبدیل شود به وسیلهای برای پزدادن و «خاص» بودن: «من اختلال x دارم؛ تو چه اختلالی داری؟» انگارنهانگار افرادی که سابقهی مسائل روانی دارند، فقط ۲۳ درصد جامعه را تشکیل میدهند.
اختلال شخصیت مرزی چیست؟
نوعی بیثباتی در همه جنبههای زندگی از روابط بین فردی، عواطف و خود انگار (تصوری که فرد از خود دارد) فرد را تحت تأثیر قرار میدهد و معمولاً این الگو همراه با نشانههای زیر همراه است:
رفتار تکانشگری؛
تفکرات پارانویایی گذرا؛
احساس پوچی مزمن؛
رفتارهای خودکشی؛
این بیماری روانی در اولین سالهای بزرگسالی آغاز میشود و خود را با جنبههای مختلف نشان میدهد و باعث بیثباتی هیجانی میشود. افراد مبتلا به این اختلال روابط بین فردی و خودانگاره بیثابتی دارند، روابط آنها شدید و پرآشوب است و دوست یا معشوق را بهصورت افراطی آرمانی میبینند که بعد از مدتی از همین افراد سرخورده و ناامید میشوند.
اختلال شخصیت
اختلال شخصیت یعنی داشتن مجموعهای از صفتهای شخصیتیِ بادوام که در جنبههای مختلف زندگی دیده میشوند، در طول زمان ثبات دارند و باعث میشوند فرد در زندگی عاطفی، شغلی، روابط بینفردی و دیگر بخشهای زندگیاش به مشکل بربخورد و اذیت شود.
این اذیتشدن شبیه آن نارضایتیای نیست که هر انسانی روی کره زمین از ویژگیهای منفی خودش دارد. داشتن صفت منفی کاملاً طبیعی است. زود عصبانیشدنِ من بعضی وقتها برایم دردسرساز میشود، اما اگر اختلال شخصیت داشته باشم، در مقایسه با دیگر آدمهای دنیا این دردسرها آنقدر زیاد پیش میآیند که همهی زندگیام را تحت تأثیر قرار میدهند.
دلایل بروز اختلال شخصیت مرزی
به نظر بسیاری از روانشناسان عواملی مانند ژنتیک و مغز و دلایل اکتسابی و تجارب دوران کودکی را در بروز چنین اختلالی مؤثر میدانند، ولی تجارب اولیه کودک به ویژه سه سال اول خیلی مهم هستند از دلایل اصلی و شرایطی که میتواند زمینه ساز چنین بیماری شود میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
عدم ثبات مادر به دلایل مختلف
طرد کودک
عدم وجود دلبستگی امن در دوران کودکی
درگیری بین والدین
تنبیه کودک
بیتوجهی به احساسات کودک
والدین ناسازگار و گرفتار
طلاق والدین
روابط پرتنش
سختترین بخش زندگی برای شخصیتهای مرزی، روابط بینفردی است. فرقی نمیکند این رابطه با مادر و پرستار و رفیق باشد یا رابطهای عاشقانه. شخصیتهای مرزی، خدایان نگاه صفروصدی به وقایعاند. یک روز طرف مقابل را تا عرش بالا میبرند و چنین شخصی برایشان میشود بهترین انسان روی کرهی زمین: دوست دارند تا میشود با او وقت بگذرانند، صمیمی شوند و حتی شاید همان اول آشنایی، او را در خصوصیترین مسائل زندگیشان سهیم کنند. اما هنوز مدتی نگذشته که آسمان و زمین جابهجا میشوند: همان انسان بهشتی، در ذهنشان میشود بدترین، پستترین و بیارزشترین آدم دنیا! چرا؟ چون در ذهن شخصیت مرزی، آن فرد بهاندازهیکافی برای او اهمیت قائل نشده، آنقدر که باید برایش مایه نگذاشته و خلاصه در کنارش نبوده است.
آسیب زدن به خود
افراد مبتلا به این اختلال ممکن است نشانههای خطرناکی از خود بروز دهند و مشکلاتی را در ارتباط با تصویر بدن خود و عزت نفس داشته باشند. این افراد به خودشان آسیب میزنند، جای جای بدن خود را میبرند و حتی به خودکشی فکر میکنند که در این شرایط فرد باید به یک روانشناس یا روانپزشک مراجعه کند و آنها نیز در صورت نیاز بیمار را در بهترین کلینیک اعصاب و روان بستری میکنند.
ترس از تنها ماندن
خشم و ترس آنها ناشی از وحشت از تنها ماندن است، حتی با تصور و تجسم تنها ماندن نیز دچار ترس و خشم میشوند. ترس از تنها بودن سبب مشکلات جدی در روابط خانوادگی این افراد میشود.
خودزنی و خودکشی
تا حالا کسی از دوروبریهایتان بوده که قصد خودکشی داشته و نقشهاش را با شما مطرح کرده باشد؟ اگر بوده، لابد خبر دارید که وقتی شنوندهی حرفهای آن آدم باشید، چقدر ترس و اضطراب و چرا و چطور در ذهنتان ولوله میکند؛ آن تلاش پردلهره که برای عوضکردن تصمیم طرف باید بکنید به کنار، در همهی ساعتها و روزهای بعدی مدام فکرتان درگیر میماند که نکند کارش را کرده باشد؟ نکند واقعاً منصرف نشده باشد؟ نکند الان بروم پیشش و ببینم….
این قصهای است که اطرافیانِ شخصیتهای مرزی، قهرمانانش هستند. شخصیتهای مرزی ممکن است بارهاوبارها برای خودکشی اقدام کنند؛ همانطورکه گفتیم، تنهاماندن و ترکشدن برایشان بسیار دردناک است، بنابراین اگر فکر کنند یکی از نزدیکانشان به هر دلیلی میخواهد از آنها دور شود، ممکن است از تهدید به خودکشی بهعنوان حربه استفاده میکنند تا جلوِ رفتنش را بگیرند.